نامه ای برای یک دوست

من معمولا" سعي مي كنم در كاري كه به من ربط نداره  دخالت نكنم ، چون بيشتر مواقع علمش رو ندارم تازه مگه همه چيزا به آدم مربوط مي شه؟ من مي گم نه هر كاري آدم خودشو مي خواد. بيشتر وقتا كه مي دونم كاري ازدستم بر نمي آد و نمي تونم تاثيري داشته باشم،  شونه بالا مي اندازم و مي گم :  به من چه ! يا وقتي خيلي يه چيزي خيلي حال روحيم رو به هم مي ريزه، اين نيز بگذردي مي گم. ولي اين بار اين اتفاقايي كه افتاده واقعا" تمام وجودم رو درگير كرده ، اين بار به من ربط داره واين بار ديگه نمي گذرد . آخه عادلانه نيست و من به خالقم رو درك نمي كنم و عدالتي رو كه هميشه وعده داده كجاست؟ نمي ت نامه ای برای یک دوست...ادامه مطلب

حال من ! خوب است وهمه چیز رو براه. مست تماشای یاد مرغکان عشقم هشتم که عاشقانه دلخوش تیمار یکدیگرند. یاد زیبای کبوتر مادر خوشحال که در گوشه حیاط خاطراتم جشن تولد نور دیده هایش را جشن گرفته و ترانه شادمانیش فضا را پر کرده است. ببین دنیا را چه زیباست! حال من خوب است ولی تو باور مکن!!!! نامه ای برای یک دوست...ادامه مطلب

حادثه یعنی همه ی چشم تو ، قهر تبسم خوشی و خشم تو ، حادثه یعنی که من آبی شوم ، عاشق نارنج و گلابی شوم ، حادثه یعنی که تو از گل سری ، از همه ی آینه ها بهتری ، حادثه یعنی که تکلم کنی،  نام مرا روی زمین گم کنی،  حادثه یعنی که جهان مال توست ، هر چه غزل هست همه فال توست،  ای گل خوش خنده ی آتش تبار!  نسبت فامیلی من با بهار!  در ته چشمان تو پرپر زدن ، هرچه پرنده اس به تو سر زدن،  چشم تو سرمنشا انگورهاست ، ساقی هر روزه مخمورهاست،  ای گل نیلوفر بودایی ام!  پیچک پیچیده به تنهایی ام !  مطلع هر شعر تماشای توست،  پای غزل های من امضای توست،  پیرهنت بافته از ابر و نور،  گل زده نامه ای برای یک دوست...ادامه مطلب

سلام! !!

نامه ای برای یک دوست...

خیلی مهمه که وقتی از زندگی کسی رد می شوی،

رد پای قشنگی از خودت به یادگار بگذاری!!

نامه ای برای یک دوست...